هفتادو سومی

ولی هیچوقت نگید تقاص عشق چیه بگو، تقاصشو میدم بیا. بعضن تقاصش سنگینه. هفتادو سومی...

دروغ چرا، اره دلم میخواست پیامتو روی صفحه تلگرامم میدیدم، اما چه فایده، جوین شدنت واسه من نیست. واسه همستر کامبته.

بقول اون دوست عزیز ریدم تو همستر.

هفتادو سومی...

در انتهای شب دیدم.

حس میکنم کارگردانش منو میشناسه

ماهی و تلاشش برای کنترل شرایط زندگی، بهنام ک یه هنرمند شلخته ست، و ثریا که خودشو یه زالو میدونه. مکنده ی درد و غصه.

خودمو بین هر سه تا کاراکتر پیدا میکنم.

هفتادو سومی...